سفارش تبلیغ
صبا ویژن



می درخشیم در آسمان جهان، عیدتون مبارک! - مارمولک ها در باد






درباره نویسنده
می درخشیم در آسمان جهان، عیدتون مبارک! - مارمولک ها در باد
مدیر وبلاگ : سه نفر[67]
نویسندگان وبلاگ :
موجFM
موجFM[14]
polly
polly[10]
قیچی
قیچی[5]

سلام اسم من مارمولک ها در باده حالا دیگه یکساله مه. سه نفر من رو اداره می کنن. به امید خدا بازم ادامه می دن. وقتی برای اولین بار با هم آشنا شدیم فقط 13 ساله بودن و تازه داشتن رهسپار می شدن به سوی دوم راهنمایی اما حالا می تونن سرشون رو بالا بگیرن و بگن که 14 ساله اند. مارمولک ها در باد. حکایت ثبت شده از یکسال دوستی سه نفره است. به امید این که حکایت سال ها دوستی سه نفره باشه. من یک گنجینه ام
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
مارمولک های 87
مارمولک های 88
مارمولک های 89


لینکهای روزانه
مقام معظم رهبری [29]
کامران نجف زاده [75]
حجاب [41]
سایت حضرت ولی عصر [25]
کودک ایرانیان [50]
ویکی پدیا [74]
فطرس [30]
خبر گزاری پانا [42]
علمی [37]
دست نوشته های سید مهدی شجاعی [63]
سایت مدرسه ی روشنگر [285]
سایت ترویج قرآن [71]
سایت بوی سیب [45]
دنیای یک فرشته [142]
[آرشیو(14)]


لینک دوستان
حنا دختری با مقنعه
سامع سوم
بچه های شهید
نوشته های یک خانم ناظم!
دیوانه ی دل
پنالتی
دراز گیسو عبور می کند...
طنز و جبهه
سارا ؛برای همیشه...
لحظه ها خاطره اند( دره ی عزیزمان)

موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
می درخشیم در آسمان جهان، عیدتون مبارک! - مارمولک ها در باد


لوگوی دوستان











وبلاگ فارسی

آمار بازدید
بازدید کل :75665
بازدید امروز : 16
 RSS 

   

تنها نمره کامل دو کلاس را گرفته بودیم و کم و بیش بهت زده بودیم ولی من اصلا یادم نبود امروز جشنه!

دستم را زیر چانه ام گذاشته بودم و با بی حوصلگی بغل دستی ام را نگاه می کردم و اصلا یادم نبود امروز جشنه!

خودکارم با بی میلی روی کاغذ سر می خورد و نه من ونه اون اصلا یادمون نبود امروز جشنه!

حالم اصلا خوب نبود خوب که نبود هیچی، اصلا یادم نبود امروز جشنه!

سر زنگ ناهار خوش حال تر از آن چیزی بودم که شما بتونین تصور کنید(بااینکه هنوز حال بد بود) ولی اصلا یادم نبود امروز جشنه!

بالا و پایین می پریدم و به شدت خوش حال بودم ولی خوش حالی هیچ ربطی به جشن امروز نداشت چون اصلا یادم نبود امروز جشنه!

- خواهش می کنم من که ...

- نه واقعا معذرت می خوام!

هر حرفی هم که رد و بدل می شد با بی اطلاعی از جشن امروز بود، چون اصلا یادم نبود امروز جشنه!

سر کلاس زبان گهگاهی از شدت خوش حالی جیغ می کشیدم ولی من اصلا یادم نبود امروز جشنه!

من در تختم زیر چند لایه پتو آرمیده ام و اصلا یادم نبود امروز جشنه!

بلند شدم و فهمیدم امروز جشنه!

روز ملی فناوری هسته ای مبارک!

امیدوارم شما امروز به اندازه ی من خوش حال باشید!

فردا خورشید طلوع خواهد کرد حتی اگر ما نباشم...

- نه خواهش می کنم من ...

- من واقعا معذرت می خوام...

ببخشید درگیر بودم!

برید مطلب قیچی را آن پایین بخوانید بهش نظر هم بدهید!

چون نوبت من بود مجبور شدم بلافاصله بعد قیچی بذارم!

جشنتون مبارک!

هری پاتر برای همیشه...

فی امان الله...

به قلم جادویی polly



نویسنده » » ساعت 10:19 عصر روز پنج شنبه 88 فروردین 20