سفارش تبلیغ
صبا ویژن



تو رو می سپارم به رویای فردا ..... - مارمولک ها در باد






درباره نویسنده
تو رو می سپارم به رویای فردا ..... - مارمولک ها در باد
مدیر وبلاگ : سه نفر[67]
نویسندگان وبلاگ :
موجFM
موجFM[14]
polly
polly[10]
قیچی
قیچی[5]

سلام اسم من مارمولک ها در باده حالا دیگه یکساله مه. سه نفر من رو اداره می کنن. به امید خدا بازم ادامه می دن. وقتی برای اولین بار با هم آشنا شدیم فقط 13 ساله بودن و تازه داشتن رهسپار می شدن به سوی دوم راهنمایی اما حالا می تونن سرشون رو بالا بگیرن و بگن که 14 ساله اند. مارمولک ها در باد. حکایت ثبت شده از یکسال دوستی سه نفره است. به امید این که حکایت سال ها دوستی سه نفره باشه. من یک گنجینه ام
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
مارمولک های 87
مارمولک های 88
مارمولک های 89


لینکهای روزانه
مقام معظم رهبری [29]
کامران نجف زاده [75]
حجاب [41]
سایت حضرت ولی عصر [25]
کودک ایرانیان [50]
ویکی پدیا [74]
فطرس [30]
خبر گزاری پانا [42]
علمی [37]
دست نوشته های سید مهدی شجاعی [63]
سایت مدرسه ی روشنگر [285]
سایت ترویج قرآن [71]
سایت بوی سیب [45]
دنیای یک فرشته [142]
[آرشیو(14)]


لینک دوستان
حنا دختری با مقنعه
سامع سوم
بچه های شهید
نوشته های یک خانم ناظم!
دیوانه ی دل
پنالتی
دراز گیسو عبور می کند...
طنز و جبهه
سارا ؛برای همیشه...
لحظه ها خاطره اند( دره ی عزیزمان)

موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
تو رو می سپارم به رویای فردا ..... - مارمولک ها در باد


لوگوی دوستان











وبلاگ فارسی

آمار بازدید
بازدید کل :73718
بازدید امروز : 19
 RSS 

   

این هم تمام شد . 216 صفحه ، 216 حرف .

دفتر خاطرات . آتوسا صالحی ، مژگان کلهر .فقط دفتر خاطرات نیست !

صفحه ی اولش ، کاغذی چسبوندم و توش نوشتم :

زندگی کوتاه تر از آن است که به خصومت بگذرد ،

و قلب ها گرامی تر از آنند که بشکنند .

آنچه از روزگار بدست می آید با خنده نمی ماند ،

و آنچه از دست برود با گریه جبران نمی شود .

فردا خورشید طلوع خواهد کرد حتی اگر ما نباشیم ...

زیر همون صفحه و صفحه ی بعدش رو Polly با پانچ سوراخ کرده : گل ، کبوتر .

همه چیز درباره ی من ! فضای های خالی ، پرادو بازی ها ، مصاحبه ، یادداشت و اون 25 امتیاز ، یادداشت نگین ، هری پاتر برای همیشه ، گاو ضحی ، نامه به عشق ...

و خیلی حرف های دیگر برای زدن :

مثلا اینکه من از قهر و دعوا متنفرم !

و خیلی عکس ها برای پرینت گرفتن :

مثلا عکس خودم ، سه نفر (گوسفنده ) ، حلما ، رون و...

و خیلی از مزخرفات دیگر !

مثلا نظر من درباره ی دروغ ، خرافات ....

و در آخر هم قسمت موسیقی اش که هر دفعه باید پاک کنم و شعر مورد علاقه ی جدیدم رو بنویسم : دلیل اینکه آرومم ...!!!!!!!!!

من فقط صفحات 207 تا 216 رو دوست دارم ، یادگاری !

حرف های همه : یادداشت تکراری سارا و حرف های حلما ، خواهر حلما ، قیچی ، نگین ، حورا ...غزال ، فائزه ، زهرا. (توضیح : خیلی ها یعنی تقریبا همه نوشتن . حوصله ی تایپ کردن ندارم )

امروز روزی بود که پرونده ی دفتر خاطرات عزیزم رو بستم و به خاطات فردا سپردم ؛ تمیز و مرتب ! صفحات پاره اش رو چسبوندم و جلد سوراخ سوراخش رو باز کردم و با کمک سلفونی که زمانی کارنامه ام توش بود ، مجددا دفترم رو جلد کردم . بعدش فقط گفتم : آه ..

دفترم کادوی تولدم بود . می شه گفت تا قبل از خرداد ماه تمام صفحاتش رو پر کرده بودم تا خرداد نرسه و حرف های خودم یا بچه ها ، بوی گند (!!!) جدایی نده . اما رکب خوردم ! چون از قبل توی قسمت موسیقی اش نوشته بودم : خداحافظ ، همین حالا ....

حق بود یادداشت داری (همون که خودم بهش گفته بودم بنویسه ) که می گفت :

امروز با هم بودن را تجربه می کنیم

و شاید فردا به یاد هم بودن را

پس بیا امروز را زیبا کنیم

به حرمت خاطرات فردا !

از اون جایی که گفتن این حرف دیگه خیلی دیر شده ، می گم :

دفتر خاطرات عزیزم ! (به قول شاعر ) تو رو می سپارم به رویای فردا ، خداحافظ همین حالا !



نویسنده » موجFM » ساعت 8:25 عصر روز جمعه 88 تیر 5