وبلاگ شما را در يك وبگردي از اين لينك به آن لينك پيدا كردم. پست هاي سياسي تان را خواندم. مخصوصا بحث درباره آن فيلم كه دختري گلوله خورده و خانم گودي آن از چشم نمي دانم نيروي انتظامي يا هر نيروي ديگري كه وابسته به نظام است مي بيند.
روي صحبتم بيشتر با كساني است كه مثل خانم گودي فكر مي كنند. فيلم هاي جنائي هم اگر ديده باشيد همه كارآگاه ها دنبال انگيزه براي جرم مي گردند. منطقي اش هم همين است. بايد ببينيم كشتن يك دختر جوان با گلوله آن هم در صحنه اي كه اغتشاش نيست و مردم دارند عادي كنار خيابان راه مي روند چه انگيزه اي دارد. حتي اغتشاش گرهاي اصلي هنوز كشته نشده اند. محاكمه هم نشده اند. يك نظام حتي به فرض كه خيلي هم پليد باشد مسلما دوست دارد خودش را دموكراتيك و مهربان با مردمش نشان بدهد. كشتن يك اغتشاش گر- تازه ندا آقا سلطان اغتشاش هم نمي كرده. قدم مي زده!- چه نفعي براي اين نظام دارد؟ جز اين است كه آبروي نظام را در كل دنيا مي برد؟ حالا شما فرض هم بكن- هر چند اثبات نشده- كه ندا را يك نفر از نيروهاي نظام كشته. آيا اين نيرو ممكن است با اين كارش خيرخواه باشد؟ خود او را بايد گرفت و محاكمه كرد براي اين كارش. واضح است كه غرضي داشته. بچه ها اين حوادث يك كلاس درس است براي همه ما. مخصوصا شما كه اگر دقت كنيد تجربه هاي نابي به دست مي آوريد و فهم و بصيرت تان از سن و سال تان فراتر مي رود اما اگر بدون فكر هر چه گفتند و نشان تان دادند باور كرديد به اصطلاح جوگير شده ايد و اين اصلا خوب نيست.
