• وبلاگ : مارمولك ها در باد
  • يادداشت : به ياد يوزارسيف زيبا !!!!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 27 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مريم 

    سلام ديدم اهل شعري گفتم منم كم نيارم

    خواب کودکي

    در خوابهاي کودکي ام
    هر شب طنين سو قطاري
    از ايستگاه مي گذرد
    دنباله ي قطار
    انگار هيچ گاه به پايان نمي رسد
    انگار
    بيش از هزار پنجره دارد
    و در تمام پنجره هايش
    تنها تويي که دست تکان مي دهي
    آنگاه
    در چارچوب پنجره ها
    شب شعله مي کشد
    با دود گيسوان تو در باد
    در امتداد راه مه آلود
    در دود
    دود
    دود ...
    __________________